X میرنیوز نکس وان کلیپ ویدیاب کلیپ جدید ویدجین

گاتاهای | بزرگترین مرجع شعر

گاتاهای مرجع شعر قصیده،شعر نو،شعر عاشقانه،شعر مثنوی،شعر سپید،شعر قالب نیمایی،شعر غزل،شعر قطعه،شعر ترجیع بند،شعر ترکیب بند،شعر رباعی،شعر دو بیتی،شعر تصنیف و شعر چهارپاره میباشد.

مثنوی گفت تیری با کمان، روز نبرد

گفت تیری با کمان، روز نبرد

کاین ستمکاری تو کردی، کس نکرد

تیرها بودت قرین، ای بوالهوس

در فکندی جمله را در یک نفس

ما ز بیداد تو سرگردان شدیم

همچو کاه اندر هوا رقصان شدیم

خوش بکار دوستان پرداختی

بر گرفتی یک یک و انداختی

من دمی چند است کاینجا مانده‌ام

دیگران رفتند و تنها مانده‌ام

بیم آن دارم کازین جور و عناد

بر من افتد آنچه بر آنان فتاد

ترسم آخر بگذرد بر جان من

آنچه بگذشتست بر یاران من

زان همی لرزد دل من در نهان

که در اندازی مرا هم ناگهان

از تو میخواهم که با من خو کنی

بعد ازین کردار خود نیکو کنی

زان گروه رفته نشماری مرا

مهربان باشی، نگهداری مرا

به که ما با یکدگر باشیم دوست

پارگی خرد است و امید رفوست

یکدل ار گردیم در سود و زیان

این شکایت‌ها نیاید در میان

گر تو از کردار بد باشی بری

کس نخواهد با تو کردن بدسری

گر بیک پیمان، وفا بینم ز تو

یک نفس، آزرده ننشینم ز تو

گفت با تیر از سر مهر، آن کمان

در کمان، کی تیر ماند جاودان

شد کمان را پیشه، تیر انداختن

تیر را شد چاره با وی ساختن

تیر، یکدم در کمان دارد درنگ

این نصیحت بشنو، ای تیر خدنگ

ما جز این یک ره، رهی نشناختیم

هر که ما را تیر داد، انداختیم

کیست کاز جور قضا آواره نیست

تیر گشتی، از کمانت چاره نیست

عادت ما این بود، بر ما مگیر

نه کمان آسایشی دارد، نه تیر

درزی ایام را اندازه نیست

جور و بد کاریش، کاری تازه نیست

چون ترا سر گشتگی تقدیر شد

بایدت رفت، ار چه رفتن دیر شد

زین مکان، آخر تو هم بیرون روی

کس چه میداند کجا یا چون روی

از من آن تیری که میگردد جدا

من چه میدانم که رقصد در هوا

آگهم کاز بند من بیرون نشست

من چه میدانم که اندر خون نشست

تیر گشتن در کمان آسمان

بهر افتادن شد، این معنی بدان

این کمان را تیر، مردم گشته‌اند

سر کار اینست، زان سر گشته‌اند

چرخ و انجم، هستی ما میبرند

ما نمی‌بینیم و ما را میبرند

ره نمی‌پرسیم، اما میرویم

تا که نیروئیست در پا، میرویم

کاش روزی زین ره دور و دراز

باز گشتن میتوانستیم باز

کاش آن فرصت که پیش از ما شتافت

میتوانستیم آنرا باز یافت

دیدهٔ دل کاشکی بیدار بود

تا کمند دزد بر دیوار بود

اشتراک گذاری :

نفر پسندیدن
امتیاز5 بازدید : 2164
مطالب مرتبط
تبلیغات
مطالب تصادفی
موضوعات
انواع شعر لیست شاعر ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 995
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 35
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 274
  • آی پی دیروز : 231
  • بازدید امروز : 421
  • باردید دیروز : 586
  • گوگل امروز : 17
  • گوگل دیروز : 20
  • بازدید هفته : 1,958
  • بازدید ماه : 13,918
  • بازدید سال : 137,905
  • بازدید کلی : 728,305